رتیمه

رَتیمه به معنای نخی است که به انگشت می‌بندند برای یادآوری امری

رتیمه

رَتیمه به معنای نخی است که به انگشت می‌بندند برای یادآوری امری

طبقه بندی موضوعی

۱۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

آیا دستور قتل مشرکین و کافران ترویج خشونت نیست؟

چرا در قرآن بارها و بارها دستور به قتل مشرکین و کافرین داده شده. آیا این دستور ترویج خشنونت و تروریسم نیست؟

جواب مختصر: خداوند در برابر آزار و اذیت مشرکین 4 دستور به پیغمبر و مومنین داده است:

1- دستور به صبر: ای پیغمبردر برابر بدگویی و زخم زبان آنان صبرپیشه کن. (طه، آیه 130)

2- دستور به بخشش و نادیده‌گرفتن اذیت و آزار: بدی‌های آنان را ببخشید و نادیده بگیرید. (بقره، آیه 109)

3- دستور به صبر در ریختن خون آنان: از ریختن خون مشرکین دست بردارید. (نساء، آیه 77)

4- دستور به جهاد و ریختن خون آنان: با آن‌ها جنگ کنید در هر فرصتی که مناسب برای جنگ دیدید. (بقره، آیه 191)

با بررسی آیات ذکر شده به این نتیجه می‌رسیم که دستور قتل کفار و مشرکین دستور ابتدائی نبوده، بلکه این دستور در پی کشته شدن عده‌ای ازمسلمانان به دست مشرکین صادر شده که از هیچ نوع آزار و اذیتی در حق مسلمانان إبا نداشتند؛ بنابراین آیات ذکر شده درصدد بیان دفاع مسلمانان از خود در برابر قتل و آزار و اذیت مشرکین است نه ترویج خشونت و تروریسم.

تفسیر بیان، دکتر محمدعلی انصاری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۱۱

بسیجی شهید علی اصغر شکی

نام پدر: عباس

محل تولد: محله خارکلاته، شهرستان علی‌آبادکتول

تاریخ تولد: 1345

تاریخ شهادت: 1360/10/03

محل شهادت: گیلانغرب

شهید فداکار و گرانقدر علی اصغر شکی فرزند عباس در سال 1345 در محله خارکلاته از توابع شهرستان علی‌آبادکتول، در یک خانواده مذهبی و متدین، دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در آغوش گرم خانواده سپری نمود. و چون به سن هفت سالگی رسید، وارد مدرسه منوچهری آن زمان گردید. دوران ابتدایی را با موفقیت کامل درسی و اخلاقی گذراند. سپس دوران راهنمایی را وارد مدرسه سپهر آن زمان گردید. 

هم‌زمان با شکل‌گیری مسائل مربوط به انقلاب شکوهمند اسلامی، وی با شرکت در تظاهرات و راهپیمائی‌ها خشم خود را علیه رژیم ستم‌شاهی نشان می‌داد. پس از پیروزی انقلاب وارد نهاد بسیج گردید. با شروع جنگ تحمیلی در روز پنجم محرم‌الحرام سال 1360، بعد از گذراندن  آموزش‌های لازم، از طریق بسیج، به مناطق جنگی غرب کشور اعزام گردید. سرانجام پس از مبارزه فداکارانه در مورخه 1360/10/03 بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی در گیلانغرب به شهادت رسید. پیکر مطهر او بعد از تشییع با شکوه، در گلزار شهدای الازمن به خاک سپرده شد. 


پاره‌ای از وصیت نامه شهید: ... وَ ای انقلاب! بدان که ما آنقدر در دریای خون خود شناوریم تا بالاخره به ساحل دریا برسیم. و آنقدر می‌جنگیم و برای پیروزی کاملت خون می‌دهیم و از شهادت هراسی نداریم. و سیراب شو از خونمان و همیشه استوار و پا بر جا بمان. و آخرین کلامم به مردم مسلمان ایران اینست که پیرو خط امام باشید و تقوی پیشه کنید و اگر می‌خواهید یک زندگی خوب داشته باشید و از دنیا و آخرت لذت ببرید، اطاعت ا... کنید و بس.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۳۳

قانون سوم: خدایا! اعتراف می‌کنم از اینکه مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم، ولی نشدم. حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرّب بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت را بجا بیاورم، روز بعد باید 20 ریال صدقه و 8 رکعت نماز قضا بجا بیاورم. (تاریخ اجراء 1369/5/26)

ادامه دارد... 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۲۹

زمانی که استیو مرد خدا برای روحانی شدن به قم آمد و به مجموعه‌ای فرستاده شد که من در آن ساکن بودم، معاون فرهنگی مرا خواست و گفت: از امروز یک هم‌اتاقی داری؛ جناب صلاح‌الدین حزب‌ا...نصرا...؛ و در ادامه دستور داد: حواست را جمع کن. و این دستور یعنی حواسم را همه جوره جمع کنم. هم مربیش باشم، هم برادرش، هم مادرش و هم، هم‌اتاقیش. من هم از مادری شروع کردم و سعی کردم کاری کنم که غم غربت، مرد خدا را نگیرد. جایش را درست کردم و آب و دانَش را مرتب نمودم. پس از چند روز مادری، مشغول مربیگری شدم. گاهی حدیثی برایش می‌خواندم و چند دقیقه‌ای به سوالات عجیبش جواب می‌دادم. سوالاتی که معمولاً بچه‌های سه ساله از آدم می‌پرسند. 

روزی حدیثی برایش خواندم از امام رضا(ع) که آقا فرمودند: اگر می‌خواهی بدنی چابک داشته باشی، شب با شکم پُر نخواب! استیو پرسید: مگر امامان درباره مسائل پزشکی هم حدیث دارند؟ با افتخار گفتم: بله. پرسید درباره علوم دیگری مثل فیزیک و شیمی هم حدیث داریم؟ گفتم: نمی‌دانم. پرسید: چقدر از دانش پزشکی شیعیان از احادیث است؟ گفتم: تقریباً هیچ. پرسید: چرا؟ گفتم: نمی‌دانم. پرسید: چرا؟ گفتم: چرا هیچ، یا چرا نمی دانم؟ گفت: هردو. جوابی نداشتم بدهم و در این مواقع بهترین کار سکوت کردن است. 

فردا شب در ادامه وظایف مادری، به سلف رفتم و شام خودم و او را گرفتم. شام چیزی بود شبیه کتلت که بچه‌های خوابگاهی آن را به سی‌دی می شناسند. در اتاق سفره را پهن کردم و به استیو تعارف کردم که بفرما! او هم که مثل سامورایی‌ها گوشه اتاق نشسته بود گفت: نمی‌خورم. و تو می‌دانی که برای غیر‌ایرانی‌ها چیزی به نام تعارف وجود ندارد؛ و البته برای من مدت‌ها زمان لازم بود تا این مسئله ساده را بفهمم. به هر حال مشغول خوردن شدم. و اسراف بود اگر غذای استیو می‌ماند و خراب می‌شد. به همین دلیل، بچه شیخِ حزب اللهی، غذای استیو را هم جلو کشید تا اسراف نشود. مشغول جویدن سی‌دی بودم که استیو گفت: مگر امام رضا، امام تو نیست؟ گفتم: چرا؟ پرسید: مگر امام رضا نگفته است شب شام نخورید؟ گفتم: نه؛ گفته است کم غذا بخورید، نه اینکه اصلاً نخورید. گفت: اما اینکه تو می‌خوری بیشتر از کم است. گفتم: درست است؛ ولی امام گفته‌اند بهتر است این کار را بکنید؛ نه اینکه حتماً بکنید. پرسید: یعنی دستورات امامان دو تیپ است، بعضی را باید حتماً انجام دهیم و به بعضی توجه نکنیم؟ دهانم روی سی دی بی‌حرکت ماند. واقعاً جوابی نداشتم بدهم. تصمیم گرفتم از تکنیک سکوت استفاده کنم. اما استیو ادامه داد: چرا می‌خوری؟ می‌دانستم به اسمش حساس است؛ برای منحرف‌کردن بحث گفتم: ببین استیو جان! چیزهایی هست که برای فهمیدنش به زمان احتیاج داری. با ناراحتی گفت: قبلاً به تو گفتم اسم من صلاح الدین است. و بحث تمام شد.

سال‌ها برای من این سوال مطرح بود که چرا قرآن، من بچه شیخ حزب اللهی که ناف اصفهان متولد شده ام را هدایت نمی‌کند. این سوال سال‌ها در ذهن من خیس خورد تا بسیار اتفاقی با آیه سوم همین سوره روبرو شدم و پاسخم را گرفتم: »ین کتابی است که هیچ شکی در آن نیست؛ کتابی که متقین را هدایت می‌کند. «این تمام حرف است. استیو مرد خدا هدایت می شود، چون منتظر است دستوری بشنود و به آن عمل کند. این یعنی تقوا و نتیجه آن هم هدایت شدن است. من هم دستور را می‌شنوم و به خوبی آن را دور می‌زنم. نتیجه آن هم این است که استفاده من از قرآن در حد استفاده سمبلیک باقی بماند. این تمام حرف است و تکلیف من و توی پامنبری هم روشن!

ادامه دارد... 

(میثم شریف)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۴ ، ۱۶:۵۱

اینک تمدن غرب چنین وانمود می‌کند که می‌خواهد برای انسان لباس بدوزد.

اما در حقیقت، به جای آن‌که لباس برتن او کند، او را برهنه ساخته است و هیچ‌کس جرأت نمی‌کند فریاد برآورد که لباسی در کار نیست و حاصل این همه مد و پارچه و چه و چه، برهنگی انسان است. 

همه می‌ترسند که مبادا خیاطان حقه‌بازی که زر و سیم را برده‌اند و می‌برند، آن‌ها را به ناپاکی در اصل و نسب متهم کنند.

آیا در این جهان که همه اسیر و شیفته‌ی تبلیغات غرب شده‌اند مردمی پیدا می‌شوند، که دلی به پاکی آن کودک داشته باشند و فریاد برآورند که آن‌چه به نام لباس در غرب به تن انسان می‌پوشانند، پوشش نیست، بلکه برهنگی است؟ آیا مردمی پیدا می‌شوند که صداقتی کودکانه داشته باشند و در مقابل جهانی که برهنگی را لباس می‌داند جرأت کنند و فریاد برآورند؟ چرا آن مردم، ما نباشیم؟

قسمت‌هایی از کتاب
«فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی»
نوشته غلامعلی حداد عادل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۵۶

بدانید که نیازمندی‌های مردم به شما، از نعمت‌های الهی بر شماست. پس از این نعمت‌ها خسته نشوید که هر آینه به سوی دیگران سوق یابد. 

مردم به شما، اگر که دارند نیاز

این نعمت حق است، نه سرمایه‌ی ناز 


زین لطف خداداد، اگر خسته شوید

بر فرق شما عذاب می‌بارد باز 

مستدرک الوسائل، ج12، ص209

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۴۶

تو با همه مردها فرق داری!

وقتی اون‌روز توی باغ همه خانم‌ها رو جَو گرفته بود و جلوی همه قهقه می‌زدن و شوهراشون هم بی‌خیال نشسته بودن و تماشا می‌کردن، وقتی منو هم به جمعشون دعوت کردن، آروم توی گوشم گفتی: “مواظب وقار و متانتت باش عزیزم.” 

اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری!

وقتی حواسم نبود و کمی روسریم لیز خورده بود و موهام دیده می‌شد با لبخند گفتی:“موهات بیرونه‌ها خانمی!”

در حالی که موهام رو قایم می‌کردم نگاهی به زن‌های اطرافم توی خیابون انداختم. شرم‌آور بود. شوهراشون چه بی خیال...

اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری!

وارد مغازه بزازی شدیم، صاحب مغازه بااشتها از نوع پارچه و جنسش تعریف می‌کرد و همه نگاهش موقع تعریف پارچه، به من بود، تو رو دیدم که از توجه مرد بیگانه به زنت ناراضی بودی، خودم را کنار کشیدم و آن‌وقت در چهره‌ات رضایت‌مندی را مشاهده کردم... اونجا بود که فهمیدم تو با همه مردها فرق داری!

وقتی در عین حال که منو به فعالیت اجتماعی و درس خوندن و فعالیت در دانشگاه تشویق می‌کردی؛ هر از چند‌گاهی یادآوری می‌کردی که :“غرور زن در مقابل مردان غریبه بجا و خوبه”

اونجا بود که فهمیدم تو با همه 

مردها فرق داری!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۴۴

ماهواره بعنوان یک رسانه، تأثیرات بسیاری بر روحیه، طرز رفتار، مدیریت احساسات، تربیت فرزندان، نحوه خرید کردن و در یک کلام سبک زندگی دارد. 

هر رسانه‌ای در زمان راه‌اندازی هدفی دارد؛ از آن‌جایی که خواستگاه ماهواره، کشورهای غربی و آمریکایی است، چند نکته به ذهن می‌رسد؛ اول این‌که این‌گونه کشورها در رفتارهای خود ثابت کرده‌اند، هیچ وقت عملی را برخلاف اهداف، سیاست‌ها و منافع خود انجام نمی‌دهند؛ بنابراین این سوال مطرح می‌شود که سیاست این کشورها بر چه مبنایی استوار شده است؟ چراکه بطور معمول سیاست بر پایه فرهنگ و فرهنگ بر پایه سیاست بوجود می‌آید. نکته دیگر این است که تولیدات این شبکه‌های ماهواره‌ای برای چه کشورهایی ساخته می‌شود و درواقع مخاطب این رسانه‌ها، چه کسانی هستند؟ آیا مصرف‌کنندگان تولیدات ماهواره‌ای، دارای فرهنگی همسو با تولیدکنندگان هستند یا در نقطهِ مقابل آن‌ها قرار دارند؟

با بررسی اجمالی تولیدات این شبکه‌ها، پی خواهیم برد، کشورهایی که هدف این رسانه‌ها هستند، به لحاظ فرهنگی به شدت در نقطه مقابل تولیدکنندگان قرار دارند. واضح و مبرهن است که برای تضعیف یک کشور باید به کُنه آن جامعه رسوخ کرد، و این امکان‌پذیر نخواهد بود، مگر با رخنه در فرهنگ و کم رنگ کردن باورها، ارزش‌ها و اعتقادات جامعه.

ازجمله کشورهایی که از همان ابتدای ظهور ماهواره، همواره مورد توجه و عنایت(!) رسانه‌های غربی قرار داشته، کشور عزیزمان ایران است. کشوری با فرهنگ غنی و دین رسمی اسلام، که به دلیل داشتن امکانات بالقوه و روحیه عزت‌مندی از دیرباز مورد خصومت کشورهای غربی و دشمنان اسلام بوده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور ما همواره مورد تحریم‌های گوناگونی واقع شده است؛ از تحریم دارو و کالاهای پزشکی گرفته تا تحریم علم و دانش. در چند سال اخیر نیز، انرژی هسته‌ای بهانه‌ای برای اعمال تحریم‌های گوناگون و سخت، علیه کشور عزیزمان بوده است. قطعا این تحریم ها وضع شده تا سرو تنومند انقلاب اسلامی ایران قد خم کند، و این ذهنیت که، هیچ کشوری نمی‌تواند بدون حمایت آمریکا به موفقیت و استقلال دست پیدا کند، به اذهان بین‌المللی ثابت گردد؛ خوشبختانه با عنایت خداوند متعال و درایت رهبر عزیزمان و نیز مقاومت مردم غیورمان، دشمن در دستیابی به اهداف خود، از طریق تحریم، ناکام مانده است. اینجاست که آخرین حربه خود که تهاجم فرهنگی است را بکار گرفته تا انقلاب‌مان را به زانو درآورد. و در سال‌های اخیر، برای این منظور، میلیون‌ها دلار هزینه کرده‌است. تاسیس هر روزه شبکه های فارسی زبان، از سوی کشورهای غربی و صهیونیستی، شاهد این مدعاست. اهداف این‌گونه شبکه‌ها، کم‌رنگ کردن مسائل اعتقادی، ریختن قبح گناهان، دور کردن جامعه از ارزش‌ها و باورهای مذهبی و اشاعه بی‌بندوباری و بی‌حجابی، و هزاران پیام غیراخلاقی و غیرفرهنگی دیگر است.

اکنون این سوال مطرح است؛ کشورهایی که همواره ما را مستوجب اِعمال سخت‌ترین تحریم‌ها‌ دانسته و حتی کالاهای حیاتی، نظیر اقلام پزشکی، را از ما دریغ کرده و ملت ما را از حقـوق مسلم خود منع کرده‌اند، چرا باید دلسوزانه برای

سرگرمی خانواده‌های ما برنامه‌ها و سریال‌های خوش آب و رنگی بسازند که در تضاد کامل با فرهنگ ایرانی اسلامی ماست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۴ ، ۱۵:۲۵

امام محمد باقر(ع) فرمود: اگرقهقه زدی پس از آن بگو »اَللهم لاتمقتنی« یعنی خدایا مرا دشمن مدار.

تفصیل وسایل الشیعه، ج12، ص114 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۵۲

گزیده‌ای از بیانات مقام معظم رهبری در حرم امام رضا(ع) (1394/01/01)

 اسلام با هر منشأ اجتماعیِ افراد و با هر سلیقه‌ی اجتماعی، از همه‌ی ما انسجام، هم‌افزایی و به یکدیگر کمک کردن را می‌خواهد. دولت‌ها در نظام اسلامی باید مورد حمایت مردم قرار بگیرند؛ حتّی از سوی آن کسانی که به این شخص خاص در دولت رأی ندادند. امروز وظیفه‌ی همه‌ی آحاد ملّت این است که از مسئولین کشور حمایت و به مسئولین دولتی کمک کنند. این مخصوص این دولت نیست. هر دولتی که در چهارچوب قانون اساسی بر سر کار بیاید، قانونی و مشروع است؛ تعداد کاهش و افزایش آراء به محبوبیّت ارتباط پیدا می‌کند، امّا به مشروعیّت و قانونیّت ارتباطی ندارد.

 من مردم عزیزمان را به بی‌تفاوتی و نظارت نکردن دعوت نمی‌کنم؛ آنها را به اهتمام در مسائل اساسی کشور دعوت می‌کنم. دغدغه داشتن و دلواپس بودن جرم نیست؛ امّا این به‌معنای متّهم کردن نباشد، به‌معنای نادیده گرفتن زحمات و خدمات نباشد.

 من چک سفید امضا هم به کسی نمی‌دهم. نگاه می‌کنم به عملکردها و برحسب عملکردها قضاوت می‌کنم و به توفیق الهی و به کمک الهی، برحسب عملکردها هم عمل خواهم کرد.

 یکی از بزرگ‌ترین فرصت‌ها عبارت است از پیشرفت‌های علمی‌ای که در دوران تحریم به‌وجود آمده است. بله دشواری‌هایی به‌وجود آورده است؛ امّا همین تحریم‌ها فرصت است برای ملّت ایران. امروز یکی از نقدترین و بزرگ‌ترین چالش‌های کشور مسئله‌ی اقتصاد ملّی است. دشمنان ما صریحا می‌گویند که هدفشان از فشارهای اقتصادی یک هدف سیاسی است. هدف این است که مردم را در مقابل نظام قرار بدهند. [دشمنان] می‌خواهند این امنیّتی که امروز در کشور ما هست را به‌دست مردم، از بین ببرند و مردم را وادار کنند به برهم زدن امنیّت؛ و حرکات اعتراضی را در کشور شروع کنند؛ دارند تحریک می‌کنند، دارند کار می‌کنند، دارند برنامه‌‌ریزی می‌کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۰۴